امشب آن سیبی که گل کردهاست باغ از دیدنش میرسد دستان من تا ارتفاع چیدنش میرسد سیبی که وقتی شاخهاش گل داده بود عشق میکرد آفتاب از دیدن خندیدنش میرسد اما نخواهم چید، سیبی سرخوش است دوست دارم لابهلای شاخهها رقصیدنش شاید این سیب رسیده طبق قانون درخت میرسد روزی زمان بر زمین غلتیدنش شاید […]
الا تدارک ماه صیام باید کرد
جابر تواضعی/ نمیخواهم نوستالژیبازی دربیاورم. ولی ماه رمضانهای قدیم عطر داشت، بو داشت، طعم داشت. نگرفتن روزهاش سختتر بود از گرفتنش. جدای از حرف دیگران، واقعاً حس میکردی از چیزی محروم شدهای. وقتی پای سفره «این دهان بستی دهانی بازشد…» و «لب فروبند از طعام و از شراب…» شروع میشد، احساس غبن و افسوس به […]
12